محل تبلیغات شما

 بعد دیدار تو چشمم  صاف و روشن تر شدست

قلب مردابی و سردم غرق نیلوفر شدست

 

سالها مشتاق میلاد تو بودم ، آفتاب!

 با تو غم چون شبنم و دل سبزه و شبدر شدست

 

آشنا کردی مرا با شور و سرمستی و مهر

مستم از جام تو و اشعار تلخم ، تر شدست

 

شادیم را حال قسمت می کنم با دوستان 

با تو که هستی و یاری که مجالش سر شدست

 

یک سبد پر از ستاره نیز تقدیم خدا

شکر اینکه آسمانم مملو از اختر شدست

 

سور خواهم داد با کهنه شرابی خوشگوار

باده ای که از آب کوثر نیز گیراتر شدست

 

مقدمت میمون عزیزم با قدوم سبز تو 

آب کل چشمه ها ، اکسیر و سکر آور شدست

 

شعر اسد زارعی مرودشتی

 

 

 

 

 

 

سالها مشتاق میلاد تو بودم ، آفتاب!

احساس جوانه و تب باران را در جان تبر بدست جاری بکنیم

و چه سنگین به من آموخت زمان

تو ,، ,آفتاب ,تر ,نیز ,میلاد ,تو بودم ,بودم ، ,، آفتاب ,مشتاق میلاد ,میلاد تو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرواز را به خاطر بسپار